جدول جو
جدول جو

معنی سبتای بهادر - جستجوی لغت در جدول جو

سبتای بهادر(سُ بُ بَ دُ)
از اعیان امراء چنگیزخان که بایمه نوین بتعاقب سلطان محمد خوارزمشاه مأمور شدند. رجوع به تاریخ مغول ص 28، 36، 37، 39، 48، 50، 52، 55، 69، 147، 148، 153 و رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 79، 92، 112، 115، 117، 120، 135، 136، 150، 212، 224 و ج 2 ص 111 و 199 شود:
وزین رو بقزوین سبتای بجنگ
در آمد بکردار غران پلنگ.
؟ (از سعدی تاجامی ص 118).
لشکر عشق ترا پای من آوردم و بس
همچو در جنگ براق از همه میران سبتای.
؟ (از سعدی تا جامی ص 29)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ساتی بهادر
امیر ساتی بهادر در شمار دلاوران سلطان اویس جلایری ایلکانی 757- 777) مذکور است، بسال 765 که میان شاه شجاع مظفری و برادرش شاه محمود آتش اختلاف بالا گرفت و شاه محمود از سلطان اویس یاری خواست سلطان اویس به ظاهر برای کمک به شاه محمود و در معنی برای تسلط بر قلمرو حکمرانی آل مظفر سپاهی را از تبریز به اصفهان روانه کرد وامیر ساتی بهادر از سرکردگان آن سپاه بود، و در نبردی که در دهی بنام خونسار در شمال شرقی شیراز در پنج فرسخی جنوبی گلخنگان از بلوک سرچاهان سردسیر فارس روی داد امیر ساتی فرمانده میسرۀ سپاه شاه محمود بود، رجوع به تاریخ گزیدۀ چ لندن ص 691 و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 297 و تاریخ عصر حافظ غنی ص 206 و 211 شود
لغت نامه دهخدا